نابودی محیطزیست، نابودی تنوع زیستی در کره زمین است. با مرگ جنگلها و دریاها، زندگی میلیونها حشره، پرنده و سایر جانوران تهدید به نابودی شده است.
شاید به دلیل اهمیت نگهداری از همین گونههای با ارزش بوده است که موضوع نهمین کنفرانس جهانی محیطزیست که چندی پیش در شهر بن آلمان برگزار شد، بررسی وضعیت خطرناک «انقراض انواع» بود.
از چند سال پیش، هر ساله یک نشریه آلمانی، روزی را در سال به عنوان روز تنوع زیستی نامگذاری میکند و از نوجوانان میخواهد که در این روز به طبیعت بروند و با گونههای مختلف زیستی آشنا شوند.
آشنایی با تنوع زیستی محیط زندگیمان، قدم مهمی در راه حفظ و نگهداری آنهاست. نوجوانها به طبیعت اطراف محل زندگیشان میروند تا ببینند همسایههایشان چه موجودهایی هستند؟ همسایههای عجیب و ریز و درشتی که تا پیش از آن حتی متوجه حضورشان هم نبودند.
ماکس و دوستانش به همراه چند زیستشناس معروف، قرار است یک روز را در طبیعت به سر برند. آنها در روز تنوع زیستی به جنگل نزدیک مدرسهشان رفتهاند... آنها برای ما از آنچه که در میان بیشهزار و در کنار دریاچه میبینند، ماجراهایی را بازگو میکنند. همه گروه یک وجه مشترک دارند؛ علاقه به محیطزیست و زیستشناسی.
کنسرت طبیعت
«آلکساندر»، 15 ساله، در باره این روز مینویسد: صبح روز یکشنبه، ساعت چهار صبح با زنگ ساعت بیدار شدم. سریع لباس پوشیدم، دندانهایم را مسواک زدم و پس از برداشتن دوربین چشمی، به سرعت از خانه بیرون زدم.
هوا هنوز تاریک بود. برای دیدن خیلی از حشرهها ما به این تاریکی احتیاج داشتیم. در سر قرار با «هارالد لانگه» آشنا شدم. او زیستشناس معروفی است و کتابهای زیادی در باره پرندگان نوشته است. امروز قرار است با گونههای مختلف پرندگانی که در همسایگی ما زندگی میکنند، آشنا شویم. هارالد صدای همه پرندهها را میشناسد.
او میگوید: «گوشهایتان را خوب باز کنید! صدایش را میشنوید؟»
«صدا صدای یک دم جنبانک است. شناخت صدای پرندهها، کمک زیادی به شناخت گونههای مختلف آنها میکند.
دشتهای اطراف خانه ما، بهشتی است برای پرندهها. البته در این دشتها انواع دامها، مثل گوسالهها ، بزها و اسبها هم زندگی میکنند.
بزرگترین دشمن پرندهها در این منطقه، تراکتورهای کشاورزان است که لانههای پرندگان و جوجههایشان را نابود میکنند.»
کشف زندگی در چوبهای مرده
«توبیاس»، 16 ساله، مینویسد: «سوسکها همیشه مرا مجذوب خود کردهاند؛ میدانید چرا؟
چون تنوع آنها خیلی زیاد است و مدام با دیدن گونههای جدیدی از سوسکها، هیجانزده میشوم. من پژوهش و بررسی زندگی انواع سوسکها را به عنوان موضوع کار کلاسیام انتخاب کردهام.
قرار است باچهار نفر از همکلاسیهایم، با انواع تازهای از سوسکها آشنا شویم.
دوستهایم، بیشتر از من روی حشرهها تحقیق و بررسی کردهاند و به خوبی میدانستند کجا میتوانیم گروه زیادی از آنها را پیدا کنیم.
تنه یک درخت خشک شده که روی زمین افتاده بود، پر از انواع سوسکها بود. باورکردنش سخت بود، اما وقتی تنه درخت را کنار زدیم، با شهر سوسکها روبهرو شدیم.
حشرههای خیلی ریز را درون یک شیشه میاندازیم تا بعد با ذرهبین به خوبی نگاهشان کنیم. چند تا از سوسکها را نمیشناسیم، به سراغ کارشناس گروه، که یک استاد حشرهشناسی است، میرویم. او چیزهای زیادی در باره حشره درون شیشه به ما میگوید.
وقتی در باره حشره بیشتر میفهمم، احساس میکنم به آن علاقه بیشتری دارم.
زود در ظرف را باز میکنم و با احتیاط حشره را به محیط زندگیاش باز میگردانم.
امروز هوا آفتابی است و میزان رطوبت هوا برای بیشتر سوسکها کم است؛ به همین دلیل بیشتر آنها ترجیح میدهند زیر برگها و شاخهها پنهان شوند. حشرهها هوای مرطوب را بیشتر دوست دارند.»